تحقیق در مورد اهمیت معاد

ساخت وبلاگ
ضرورت معاد مساله معاد از دو راه قابل اثبات است نخست از راه عقلى مانند برهان حکمت و عدالت دوم راه نقلى مانند آیات در مورد معاد اینک هر دو راه را بررسى مى کنیم دلایل عقلى معاد
دسته بندی فقه و علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 97 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
تحقیق در مورد اهمیت معاد

فروشنده فایل

کد کاربری 7377

ضرورت معاد
مساله معاد از دو راه قابل اثبات است نخست از راه عقلى مانند برهان حکمت و عدالت دوم راه نقلى مانند آیات در مورد معاد اینک هر دو راه را بررسى مى کنیم: دلایل عقلى معاد .

1ـ برهان حکمت
براساس اینکه خداوند حکیم است آفرینش الهى بیهوده و بى هدف نیست بلکه محبت به خیر و کمال که عین ذات الهى است بالاصاله به خود ذات و بالتبع به آثار آن که داراى مراتبى از خیر و کمال هستند تعلق گرفته, و از این رو, جهان را به گونه اى آفریده است که بیشترین خیر و کمال ممکن, بر آن مترتب شود و بدین ترتیب صفت حکمت اقتضا ـ مى کند که خداوند مخلوقات را به غایت و کمال لایق به خودشان برساند ولى از آنجا که جهان مادیت, دار تزاحمات است و خیرات و کمالات موجودات مادى با یکدیگر تعارض پیدا مى کند مقتضاى تدبیر حکیمانه الهى این است که به صورتى آنها را تنظیم کند که مجموعاً خیرات و کمالات بیشترى بر آنها مترتب شود, و به دیگر سخن: جهان, داراى نظام احسن باشد.
با توجه به این که انسان, داراى روح قابل بقا است و مى تواند واجد کمالات ابدى و جاودانى گرددد آن هم کمالاتى که از نظر مرتبه و ارزش وجودى, قابل مقایسه با کمالات مادى نیست; اگر حیات او منحصر به همین حیات دنیوى محدود باشد با حکمت الهى, سازگار نخواهد بود. مخصوصاً با توجه به اینکه حیات دنیوى, توام با رنجها و سختیها و ناگواریهاى فراوان است .
راستى, اگر زندگى انسان جز این نمى بود که پیوسته زحمت بکشد و با مشکلات طبیعى و اجتماعى, دست و پنجه نرم کند تا لحظاتى را با شادى و لذت بگذارند و آنگاه از فرط خستگى به خواب رود تا هنگامى که بدنش آمادگى فعالیت جدید را پیدا کند و مجدداً ((روز از نو و روزى از نو)).
بدیهى است نتیجه منطقى چنین نگرشى به زندگى انسان, جز پوچ گرایى نخواهد بود.
از سوى دیگر, یکى از غرایز اصیل انسان, حب به بقا و جاودانگى است که دست آفرینش الهى در فطرت او به ودیعت نهاده است و حکم نیروى محرک فزاینده اى را دارد که او را بسوى ابدیت, سوق مى دهد و همواره برشتاب حرکتش مى افزاید. اکنون اگر فرض شود که سرنوشت چنین متحرکى جز این نیست که در اوج شتاب حرکت, به صخره اى برخورد کند و متلاشى شود آیا ایجاد آن نیروى فراینده با چنین غایت و سرنوشتى متناسب خواهد بود؟! پس وجود چنین میل فطرى, هنگامى با حکمت الهى سازگار است که زندگى دیگرى جز این زندگى محکوم به فنا و مرگ, در انتظار او باشد.
حاصل آنکه: با ضمیمه کردن این دو مقدمه ـ یعنى حکمت الهى, و امکان زندگى ابدى براى انسان ـ به این نتیجه مى رسیم که مى باید زندگى دیگرى براى انسان, و راى این زندگى محدود دنیوى, وجود داشته باشد تا مخالف حکمت الهى نباشد.
و مى توان میل فطرى به جاودانگى را مقدمه دیگرى قرار داد و به ضمیمه حکمت الهى, آن را برهان دیگرى به حساب آورد.
ضمناً روشن شد که زندگى ابدى انسان باید داراى نظام دیگرى باشد که مانند زندگى دنیا مستلزم رنجهاى مضاعف نباشد. و گرنه, ادامه همین زندگى دنیوى حتى اگر تا ابدهم ممکن مى بود با حکمت الهى, سازگار نمى بود.

2ـ برهان عدالت
در این جهان, انسانها در انتخاب و انجام کارهاى خوب و بد, آزادند: از یک سو, کسانى یافت مى شوند که تمام عمر خود را صرف عبادت خدا و خدمت به بندگان او مى کنند; و از سوى دیگر, تبهکارانى دیده مى شوند که براى رسیدن به هوسهاى شیطانى خودشان, بدترین ستمها و زشتترین گناهان را مرتکب مى گردند. و اساساً هدف از آفرینش انسان در این جهان و مجهز ساختن او به گرایشهاى متضاد و به نیروى اراده و انتخاب, و به انواع شناختهاى عقلى و نقلى, و فراهم کردن زمینه براى رفتارهاى گوناگون و قراردادن وى بر سر دوراهیهاى حق و باطل و خیر و شر این است که در معرض آزمایشهاى بى شمار, واقع شود و مسیر تکامل خود را با اراده و اختیار برگزیند تا به نتایج اعمال اختیارى و پاداش و کیفر آنها برسد. و در حقیقت, سراسر زندگى دنیا براى انسان, آزمایش و ساختن و پرداختن هویت انسانى خویش است و حتى در آخرین لحظات زندگى هم معاف از آزمایش و تکلیف و انجام وظیفه نیست .
اما مى بینیم که در این جهان, نیکوکاران و تبهکاران, به پاداش و کیفرى که درخور اعمالشان باشد نمى رسند و چه بسا تبهکارانى که از نعمتهاى بیشترى برخوردار بوده و هستند. و اساساً زندگى دنیا ظرفیت پاداش و کیفر بسیارى از کارها را ندارد مثلاً کسى که هزاران شخص بى گناه را به قتل رسانیده است نمى توان او را جز یک بار, قصاص کرد و قطعاً سایر جنایاتش بى کیفر مى ماند در صورتى که مقتضاى عدل الهى این است که هر کس کوچکترین کار خوب یا بدى انجام دهد به نتیجه آن برسد.
پس هم چنان که این جهان, سراى آزمایش و تکلیف است باید جهان دیگرى باشد که سراى پاداش و کیفر و ظهور نتایج اعمال باشد و هر فردى به آنچه شایسته آن است نایل گردد تا عدالت الهى, تحقق عینى یابد!
ضمناً از همین بیان, روشن مى شود که جهان آخرت, جاى انتخاب راه و انجام تکالیف نیست .

دوم: معاد درقرآن
آیات قرآن کریم, پیرامون اثبات معاد و احتجاج با منکرین آن را مى توان به پنج دسته, تقسیم کرد:
1ـ آیاتى که بر این نکته, تاکید مى کند که برهانى بر نفى معاد, وجود ندارد. این آیات, به منزله خلع سلاح منکرین است .
2ـ آیاتى که به پدیده هاى مشابه معاد, اشاره مى کند تا جلوى استبعاد را بگیرد.
3ـ آیاتى که شیهات منکرین معاد را رد, امکان وقوع آنرا تثبیت مى کند.
4ـ آیاتى که معاد را به عنوان یک وعده حتمى و تخلف ناپذیر الهى, معرفى مى کند و در واقع, وقوع معاد را از راه اخبار مخبر صادق, اثبات مى نماید.
5ـ آیاتى که اشاره به برهان عقلى بر ضرورت معاد دارد.
در حقیقت, سه دسته اول, ناظر بر امکان معاد; و دو دسته اخیر, ناظر به

منابع تحقیق :

سایت :

www.Google .com

http://tahoor .com/page.php?pid=585

http://www.balagh .net/persian/kalam/ma_ad/03.htm

http://www.balagh.net/persian/kalam/ma_ad/01.htm

1ـ بقره 111/, انبیا 24/, نمل 64/.

2ـ موئمنون 117/, نسا 157, انعام 100/, 119, 148, کهف 5/, حج 3/, 8, 71, عنکبوت 8/, روم 29/, لقمان 20/, غافر 42/, زخرف 20/, نجم 28/.

3ـ جاثیه 24/.

4ـ قصص 39/, کهف 36/, ص 27/, جاثیه 32/, انشقاق 14/.

5ـ القیامه 5/.

6ـ روم 10/, مطففین 10/ـ14.

7ـ نحل 38/.

8ـ هود 7/, اسرا 51/, صافات 16/, 53, دخان 34/ـ36, احقاف 18/, ق 3/, واقعه 47/ـ48, مطففین 12/ـ13, نازعات 10/ـ11.

9ـ امورى که مثل یکدیگرند در همان جهت مماثلت, حکم واحدى خواهند داشت ; خواه حکم به امکان باشد و خواه حکم به عدم امکان ((حکم الامثال فى ما یجوز و مالا یجوز واحد)).

10ـ اعراف 57/, حج 5/ـ6, روم 19/, فاطر 9/, فصلت 19/, زخرف 11/, ق 11/.

11ـ روم 50/.

12ـ کهف 21/.

13ـ بقره 260/.

14ـ بقره 259/.

15ـ بقره 55/,56.

16ـ بقره 67/ـ73.

17ـ آل عمران 49/, مائده 110/.

18ـ سجده 10/ـ11.

19ـ احقاف 33/, و نیز رجوع کنید به: یس 81/, اسرا 99/, الصافات 11/, النازعات 27/.

20ـ اسرا 51/, و نیز رجوع کنید به: عنکبوت 19/ـ20, ق 15/, واقعه 62/, یس 80/, حج 5/, القیام 40/, الطارق 8/.

21ـ روم 27/.

22ـ طه 51/ـ52, و نیز رجوع کنید به: سوره ق 2/ـ4.

23ـ یس 79/.

24ـ غافر 59/, و نیز رجوع کنید به: آل عمران 9/, 25, نسا 87/, انعام 12/, کهف 21/, حج 7/, شورى 7/, جاثیه 26/ و 32.

25ـ نحل 38/, و نیز رجوع کنید به: آل عمران 9/, 191, نسا 122, یونس 4/, 55, کهف 21/, انبیا 103/, فرقان 16/, لقمان 9/, 33, فاطر 5/, زمر 20/, نجم 47/, جاثیه 32/, احقاف 17/.

26ـ تغابن 7/, و نیز رجوع کنید به: یونس 53/, سبا 3/.

27ـ غافر 15/, و نیز رجوع کنید به: انعام 130/,154, رعد 2/, شورى 7/, زخرف 61/, زمر 71/.

28ـ فرقان 11/, و نیز رجوع کنید به: اسرا 10/, سبا 8/, موئمنون 74/.

29ـ موئمنون 115/.

30ـ آل عمران 19/.

31ـ ص 28/, غافر 58/, قلم 35/, یونس 4/.

32ـ جاثیه 21/ـ22.

1ـ بقره 4/, لقمان 4/, نمل 3/ و...

2ـ اسرا 10/, فرقان 11/, سبا 8/, موئمنون 74/ و...

3ـ الرحمن 46/ تا آخر سوره, الواقعه 15/ـ38, الدهر 11/ـ21 و...

4ـ الحاقه 2/ـ26, الملک 6/ـ11, الواقعه 42/ـ56 و...

5ـ ص 26/, سجده 14.

6ـ القیامه 3/ـ5.

7ـ نمل 68/, احقاف 17/.

8ـ انعام 112/ـ113.


فروشگاه دانشجویی...
ما را در سایت فروشگاه دانشجویی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8student-shopf بازدید : 116 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1396 ساعت: 0:23